محمد مهدی کمالی؛ محمد اسحاق عارفی؛ محمد هادی کمالی
دوره 11، شماره 20 ، فروردین 1398، ، صفحه 257-279
چکیده
بحث از عقلانیت دین یکی از مهمترین مباحث در حوزه دین پژوهشی به شمار میآید. بعضی قائل به عقلانیت حداکثری بوده و تکتک آموزههای دینی را مستقیماً قابل اثبات منطقی دانستهاند. دقیقاً در نقطهی مقابل، دیدگاهی است که معتقد است سنجش گزارههای دینی با عقل، تقابل با ایمانگروی داشته و دینداری هیچ سنخیتی با عقلگروی ندارد. بعضی ...
بیشتر
بحث از عقلانیت دین یکی از مهمترین مباحث در حوزه دین پژوهشی به شمار میآید. بعضی قائل به عقلانیت حداکثری بوده و تکتک آموزههای دینی را مستقیماً قابل اثبات منطقی دانستهاند. دقیقاً در نقطهی مقابل، دیدگاهی است که معتقد است سنجش گزارههای دینی با عقل، تقابل با ایمانگروی داشته و دینداری هیچ سنخیتی با عقلگروی ندارد. بعضی نیز در عین اعتقاد به اثباتپذیری برخی از گزارههای دینی، آنها را نقدپذیر دانستهاند. در این مقاله بر اساس نظریهی ادراکات حقیقی و اعتباری علامه طباطبایی و تقسیم گزارههای دینی به نظری و عملی، عقلانیت هر یک از این دو بخش را به صورت مجزا بررسی کرده و دین را در هر دو بخش حکیمانه دانستهایم. عقلانیت گزارههای نظری از آنجا که تحت ادراکات حقیقی طبقهبندی میشوند، به اثباتپذیری منطقی آنها است. امّا گزارههای عملی اگرچه بهخاطر اعتباریبودن از تیررس برهان خارجند؛ ولی این بهمعنای عدم معقولیت آنها نیست؛ چرا که معقولیت آنها وابسته به غایات معقولی است که بر آنها مترتب میشود.